از زرتشت پرسیدند: زندگی خود را بر چند اصل بنا کردی؟ فرمود: چهار اصل
1- دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد، پس آرام شدم .
اللَّـهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ وَیَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ
خدا روزى را براى هر که بخواهد گشاده یا تنگ مىگرداند، و[لى آنان] به زندگى دنیا شاد شدهاند، و زندگى دنیا در [برابر] آخرت جز بهرهاى [ناچیز] نیست. سوره رعد آیه 26
2- دانستم که خدا مرا میبیند، پس حیا کردم.
أَلَمْ یَعْلَم بِأَنَّ اللَّـهَ یَرَى?؟
مگر ندانسته که خدا مىبیند؟ سوره علق آیه 14
3- دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد، پس تلاش کردم .
مَّنِ اهْتَدَى? فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ ?وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا ? وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى? ? وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى? نَبْعَثَ رَسُولًا
هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده، و هر کس بیراهه رفته تنها به زیان خود بیراهه رفته است. و هیچ بردارندهاى بار گناه دیگرى را بر نمىدارد، و ما تا پیامبرى برنینگیزیم، به عذاب نمىپردازیم. سوره اسراء آیه 15
4- دانستم که پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.
وَلِکُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ ? فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً ? وَلَا یَسْتَقْدِمُونَ
و براى هر امّتى اجلى است؛ پس چون اجلشان فرا رسد، نه [مىتوانند] ساعتى آن را پس اندازند و نه پیش. سوره اعراف آیه 34